به گزارش مشرق، پایگاه اینترنتی شبکه «المیادین» در گزارشی تحلیلی به دلایل و تبعات گریز از خدمت نظامیان ارتش رژی صهیونیستی به ویژه در نیروی هوایی پرداخته است. این مسئله بعد از آن نگرانکننده شد که فرماندهان نیروی هوایی تلآویو که سالها در دورههای مختلف خدمت کردهاند، روز گذشته دوشنبه (۶مارس) نامهای سرگشاده خطاب به «بنیامین نتانیاهو»، نخستوزیر کابینه و «یوآو گالانت»، وزیر جنگ رژیم، منتشر کرده و در آن اعلام کردند که شدیداً نگران تاثیرات منفی طرح اصلاحات قضایی دولت بر آمادگی خلبانان ارتش برای خدمت هستند. در ادامه مشروح این گزارش را میخوانیم:
پسلرزههای کودتای نتانیاهو، خطرناک و واقعی
در صدر فهرست امضاکنندگان این نامه، ژنرال «دن تولکوفسکی» قرار داشت که از سال ۱۹۵۳ تا ۱۹۵۸ به عنوان فرمانده نیروی هوایی رژیم صهیونیستی خدمت کرده است؛ نام «آمیکام نورکین»، که تا آوریل ۲۰۲۲ فرمانده نیروی هوایی بود، هم در این فهرست به چشم میخورد.
در پی این اعتراض، رسانه های عبریزبان روز یکشنبه فاش کردند که «۹۰ درصد خلبانان اسکادران ۶۹ که گردان جنگنده استراتژیک در نیروی هوایی اسرائیل است، تصمیم گرفتهاند از آموزش برنامهریزی شده برای روزهای آینده، در اعتراض به آنچه که آنها کودتای قضایی دولت نتانیاهو مینامند، سرباز بزنند».
این موضوع، اعتراض تند افسران یکی از حساسترین نیروهای نظامی ارتش اشغالگر به شمار میرود و مبتنی بر پیشینههای سیاسی، اجتماعی و طبقاتی در عمق داخلی «اسرائیل» است؛ رویدادی کمسابقه در رژیمی که از اواسط دهه هفتم خود را تحت بر تأثیر آشفتگی شدید و شکاف عمیق داخلی در چندین سطح پشت سر میگذارد.
ارتش، انعکاس واقعیت جامعه!
ارتشها همیشه واقعیت جوامع خود را منعکس میکنند؛ در حالی که رهبران تلآویو تلاش زیادی را برای جدا کردن امور نظامی از رخدادهای غیر نظامی دارند، رژیم اشغالگر نیز از این قاعده مستثنی نیست. در طول دهههای گذشته، تشکیلات نظامی رژیم صهیونیستی به دنبال تقویت افسانه قدرت خود در کنترل و تسلط بوده و خود را کاملاً جدا از هرگونه جدال سیاسی در داخل رژیم اشغالگر معرفی میکنند؛ با این عنوان که «هیچ چیز مهمتر از سیاست نیست».
با این حال، شکاف سیاسی کنونی و پیامدهای آن که از طریق اعتراضات گسترده در خیابانهای شهرهای اشغالی به وجود آمد و نگرانی دهها ژنرال و صدها افسر صهیونیست و بسیاری از نظامیان رژیم را موجب شد، به صراحت نشان داد که این ادعا به خط پایانی رسیده است.
بدبینی به آینده، معظلی در درون افکار اشغالگران
طی هفته اخیر، میزان بالای بدبینی صهیونیستها نسبت به آینده رژیم اشغالگر در اظهارات طبقات بالای شهرکنشینان برجسته بود. «سایمون شاما» مورخ برجسته یهودی و یکی از مشاوران مهم سیاستمداران جهان دیروز در مصاحبهای با روزنامه انگلیسی «آبزرور» هشدار داد: که «اسرائیل به دلیل اقداماتش برای تغییر اساسی سیستم قضایی و گسترش شهرکهای یهودی در سرزمینهای اشغالی، با فروپاشی میثاق سیاسی و اجتماعی خود مواجه است».
همچنین دیروز، «مایکل بلومبرگ» شهردار سابق نیویورک و تاجر یهودی-آمریکایی که از اشغالگری حمایت میکند، ، اظهار داشت که «اسرائیل به سمت فاجعه پیش میرود. دولت نتانیاهو به اتحادهای اسرائیل در جهان، امنیت آن در منطقه، اقتصاد و نظام سیاسیاش آسیب میرساند». این هشدارها مطابق با سخنان «اسحاق هرتزوگ»، رئیس رژیم صهیونیستی است که گف بود «اسرائیل سختترین لحظاتی را که من تجربه کردهام، تجربه میکند. و همه ما در قلب خود میدانیم که این بحران برای ما یک خطر ملی است». او اوایل این هفته، هشدار داده بود که «اسرائیل در آستانه فروپاشی قانون اساسی و اجتماعی است».
رژیم جعلی با بیش از دو دهه جنگهای بی حاصل...
با وجود تمام چالشها، رژیم صهیونیستی بیش از ۲۳ سال است که جنگها و میدانهایی بدون پیروزی را تجربه میکند؛ پیروزیهایی که فقط در تخیل بنیانگذاران این رژیم بوده و زمانی اشغالگران تصور میکردند که این پیروزیها در ابعاد فرهنگی-اجتماعی، به ضرر کشورها و ملتهای عربی تمام میشود. این موضوع پرسشهای بحثبرانگیز عمدهای را مطرح کرد و زمانی دکترین «دیگ ذوب» سعی کرد تا گروههای مختلف صهیونیستی را ذیل یک عقیده واحد ادغام کند و یک پیروزی به دست آورد!
حالا اما به نظر میرسد، رویای «ارتش یکپارچه اسرائیل» که یکی از بنیانگذاران رژیم [بن گوریون]، پس از اشغال فلسطین در سال ۱۹۴۸ میخواست به عنوان راهحلی برای مشکل گروههای متفرق صهیونیستی معرفی کند، امروز بیش از هر زمان دیگری به تهدیدی برای موجودیت رژیم اشغالگر تبدیل شده است. رژیمی که بعد از ظهور اختلافات شدید در خیابانهای سرزمینهای اشغالی و در سایه فقدان چشماندازی واقعی برای حل تضادهای داخلی، شروع به متلاشیشدن کرده است.
در چنین وضعیتی و در زمانی که برخی از ارتش کشورها با قابلیتهای زمینی خود متمایز میشوند، در حالی که برخی دیگر با قابلیتهای دریایی خود شناخته میشوند، ارتش رژیم اشغالگر اسرائیل همواره بر نیروی هوایی خود متکی بوده و آن را صندوق جواهرات زرادخانه نظامی خود میداند!
جایگاه نیروی هوایی در دکترین رژیم اشغالگر
برتری نیروی هوایی در دکترین ارتش رژیم صهیونیستی منطبق بر قواعد اولیهای است که اشغالگری بر اساس آن بنا شده است؛ یعنی حداکثر بازدارندگی در برابر دشمنان، انتقال نبردها به سرزمینهای دور از رژیم و بازوی توانمندی که قادر است هر جا که لازم باشد ضربات سختی را به دشمن وارد کند!
«یائیر لاپید»، نخستوزیر سابق تلآویو و محرک اصلی اعتراضات کنونی، در مراسم فارغ التحصیلی خلبانان، چند روز قبل از واگذاری قدرت خود به «بنیامین نتانیاهو» رقیب خود، اذعان کرده بود که هیچگاه «از فرستادن هلیکوپترها، هواپیماها و خلبانان نیروی هوایی اسرائیل برای دفاع از اسرائیل در برابر تهدیدات دور و نزدیک تردیدی نخواهد داشت».
لاپید همچنین به اهمیت رفتارهای قانونی و اخلاقی در ارتش رژیم اشاره کرده و تاکید کرده بود که «در غیر این صورت در جنگها به پیروزی نخواهیم رسید و در نبردهایی که برای امنیت ما حیاتی است، متحدی نخواهیم داشت». او در آن زمان، بر اهمیت رزمایشهای برنامهریزیشده، بهویژه رزمایشهای مشترک با آمریکا، که آن را «ضروری در برابر تهدیدات وجودی» برای این رژیم میدانست، اشاره کرد. لاپید خاطرنشان کرده بود که این موضوع «یکی از معدود موضوعاتی است که «در میان افکار عمومی اسرائیل بر سر آن اتفاق نظر وجود دارد».
با بررسی هزینههای نظامی کابینههای متوالی رژیم اشغالگر، به نظر میرسد که حتی اختلافات سیاسی بین آنها نیز هیچگاه مانع از توافق بر سر بودجههای کلان نیروی هوایی نشده است. این بودجه در سال ۲۰۲۱ به مرزهای اختصاص ۹ میلیارد دلار برای توسعه و تامین هواپیماهای جنگی جدید رسید؛ آن هم در حالی که کل بودجه ارتش رژیم اشغالگر در سال ۲۰۲۲ بیشتر از ۱۹ میلیارد دلار نبود!
نیروی هوایی در معنای وسیع آن، ابزاری لازم برای بقیه تواناییهای ارتش رژیم اشغالگر و نهادهای امنیتی آن محسوب میشود؛ چه در عملیاتهای نظامی و چه در اقدامات امنیتی-اطلاعاتی از راه دور که نیاز به مداخله زمینی دارند، مانند ترور، آدم ربایی، تلههای انفجاری و غیره. نیروی هوایی همان عنصری است که باید این نیروها را به محل عملیات بیاورد و از آنجا خارج کند؛ همانطور که اشغالگران دست به چنین اقداماتی در لبنان، سوریه، سودان، تونس و غیره زدند.